به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، یادم هست در سالهای ابتدایی تحصیل در دانشگاه، با سرفصلی به نام «رزونانس» سروکار داشتیم؛ آنجا فهمیدیم در مدارات الکتریکی به دلیل استفاده از ادوات و تجهیزات القایی اعم از خازنی و سلفی حالتی در شبکه یا مدار به وجود میآید که به آن پدیده رزونانس (تشدید) میگویند، پدیدهای که موجب ناپایداری در شبکه میشود و باید برای رفع آن اقدامات پایدارساز درنظر گرفته میشد. البته همیشه این اصطلاح باعث ناپایداری نمیشد بلکه در کاربردهایی همچون تنظیم فرکانس رادیو، طیف به دست آمده باعث شنیدن صدای ایستگاه رادیویی میشد. البته آن روزها شاید فکر اینکه این پدیده روزی در درمان یا پیشگیری بیماریها استفاده شود کمی «دور» از ذهن بود، اما گسترش «علم» و کنترل انرژی آزادشده توسط این پدیده توانست آن را کاربردی کند. این روزها در ضلع جنوبی دانشگاه صنعتی امیرکبیر تیمی درحال فعالیت تحقیقاتی برای درمان و پیشگیری از بیماریهایی هستند که داروهای شیمیایی در آنها تاثیری نداشتهاند. به سراغ رئیس مرکز تحقیقاتی فناوری بیورزونانس دانشگاه صنعتی امیرکبیر رفتیم. او فردی است که ادعا میکند علمی را از روسیه به ایران آورده است که پیشتر در درمان فضانوردان استفاده میشد؛ علم او از نظر من پیچیدگی خاصی ندارد و از همان قوانین «رزونانس» که به آن اشاره کردم، استفاده میکند. او میگوید هر سلول بدن دارای یک نوع فرکانس است و اگر روزی ویروسی روی این سلول اثر بگذارد، فرکانس سلول تغییر خواهد کرد و این تغییر به معنی بیماربودن آن فرد است. گفتوگوی ما با حمیدرضا طاهرییگانه دانشآموخته بیورزونانس از روسیه را در ادامه میخوانید.
کاری که شما در این مرکز تحقیقاتی انجام میدهید، در اصل یک پژوهش کاربردی است. در کشور ما پژوهش کاربردی کمتر موردتوجه قرار میگیرد و بیشتر پژوهشها حول مسائل نظری و علمی خلاصه میشود، سوال اصلی من در ابتدا حول همین موضوع است که شما در این مرکز تحقیقاتی چه پژوهشی را کاربردی کردهاید؟
مشکل خیلی جدیای که در کشور ما وجود دارد اینکه ما نمیتوانیم علم را تولید کنیم بلکه منتظر هستیم خارجیها تولید کرده و ما از آنها بگیریم و کار کنیم.مسلم است وقتی کسی علمی را تولید کند تمام آن علم را در اختیار کشور دیگر قرار ندهد، در کشور ما اگر کسی حرف علمی میزند سریع میگویند سند و مدرک چیست؟ یعنی منتظرند حرفی را که یک دانشمند داخلی میزند، اگر منبع خارجی داشته باشد، قبول کنند. من در کشوری درس خواندم که این وضعیت درآنجا برعکس بود، یعنی هیچ رفرنسی جز خودشان را قبول نداشتند. در مسکو تحصیل کردهام و در ذهنم این موضوع جا افتاده که خودم باید رفرنس باشم و این قضیه در کشور ما برعکس است. در اینجا تاکید روی مرجع خارجی به هر قیمتی است. بنابراین، این دیدگاه باید به نوعی در کشور تغییر کند و خودمان رفرنسساز شویم. سیستمی که هماکنون میخواهم درباره آن صحبت کنم، همین توانایی را به صورت قدرتمندی دارد. ما از علمی صحبت میکنیم که ارتعاشات و فرکانسهای سلولی را موردبررسی قرار میدهد، ارتعاشات و فرکانسهای سلولی قدمتی هزارساله دارند. اولین کسی که از ارتعاشات و فرکانس سلولی صحبت کرد، ابوعلیسینا بود. او هزارسال پیش گفته بود اندامها نسبت به هم نیروی کنش و واکنش دارند و وقتی «نوح بن سامانی» از اسب به زمین خورد و دچار آسیب در ستون فقرات شده بود، او دستور داد از هند مارماهی بیاورند تا به وسیله پالسهای الکتریکی که این مارها دارند سیستم عصبی را تحریک کند و فرد آسیبدیده درمان شود. چطور او در آن زمان از این مساله خبردار بود؟ 100 سال پیش دانشمندی به نام لاخوفسکی بهطور اتفاقی متوجه شد گلدانی که در داخل آن آهنربا وجود داشته نسبت به دیگر گلدانها -که فاقد آهنربا بوده- رشد بهتری داشته و جرقه اینکه سلولهای زنده دارای حوزه مغناطیسی هستند همان موقع در ذهن دانشمندان زده شد و تا امروز نیز ادامه دارد.بعد از آن یک دانشمند آمریکایی به نام رایف حدود سال 1930، توانست دستگاهی طراحی کند که فرکانس میکروارگانیسمها را بتاباند و آن را زیر یک میکروسکوپ ساده نمایان کند. بعد از آن در سالهای 1945- 1944، هیتلر با دانشگاه پیشرفتهای که تاسیس کرده بود، توانست فرکانس تمامی سلولهای بدن انسان را به دست آورد.ما از فرکانسی حرف میزنیم که بسیار ضعیف است، ما از حوزه میدان مغناطیسی سلولی صحبت میکنیم. میدان مغناطیسی سلولی وجود دارد اما نتوانستند آن را شناسایی کنند. درنهایت در اواسط سال 1960 میلادی، روسها دستگاه نشانگر حوزه میدان مغناطیسی سلولی را در سازمان فضایی برای شناسایی بیماری فضانوردان طراحی کردند.حوزه ارتعاشات سلولی بسیار عجیب و جالب است و امروزه کمتر دانشمندی وجود دارد که این حوزه را قبول نداشته باشد. یعنی این حوزه یک امر بدیهی و اثباتشده است؛ این حوزه دارای چند ویژگی منحصربهفرد است، مثلا هر سلولی فرکانس مغناطیسی مربوط به خود همچون اثر انگشت را دارد. یا اینکه، زمانی که یک سلول بیمار میشود فرکانس آن نیز تغییر میکند، چطور شکل کبد با کلیه فرق میکند؟ فرکانسهای آنها نیز تغییر میکند. اگر ما بتوانیم دستگاهی طراحی کنیم که این تغییر فرکانسها را به ما نشان دهد، متوجه بیمار یا سالم بودن آن سلول میشویم. دستگاهی که بتواند این تغییر فرکانس را نشان دهد برای اولینبار در اواسط سال 1980 در روسیه اختراع شد، البته قبل از آن نیز دستگاههای دیگری اختراع شده بود اما به دلیل حجم بالا، دقت پایین و پیچیدگی کار با آنها مورد توجه قرار نگرفتند. این دستگاه در سال 1990 نیز به صورت رایانهای و قابلحمل مورد استفاده قرار گرفت.
درباره دستگاهی که شما اینجا استفاده میکنید، توضیح دهید.
دستگاهی که اینجا مشاهده میکنید، نسخه پیشرفتهتر همان دستگاه است. در این دستگاه نزدیک به 57هزار نوع فرکانس تعبیه شده و کتابخانه آن غیرقابلتکرار است و به مرور زمان این کتابخانه در حال تکمیل است. بهعنوان مثال زمانی که ویروس «ابولا» فراگیر شد، بلافاصله فرکانس این ویروس را دریافت کردیم و در دستگاه قرار دادیم و حتی به سازمان ملل نیز اعلام کردیم میتوانیم این ویروس را با فرکانس مغناطیسی از بین ببریم.
قدرت این فرکانس چقدر است؟
این فرکانس دارای طیف فرکانسی 0.5 تا 2 هرتز است.
مگر وقتی یک ویروس وارد بدن یک بیمار میشود از بین نمیرود؟
تصور کنید فرکانس معمولی کبد 14هرتز است، یعنی اگر این فرکانس در آزمایشها دیده شود به این معناست که سالم است، اما وقتی ویروسی روی آن قرار میگیرد، دیگر 14هرتز نیست. این ویروس نقش نویز را بازی میکند و باعث میشود فرکانس کبد با این ویروس تغییر کند و دستگاه توانایی این را دارد که تغییر فرکانس کبد را نشان دهد و با ارسال فرکانسهای مختلف میتوان به فرکانس ویروس رسید.
بعد از اینکه به فرکانس ویروس برسید چه اتفاقی میافتد؟
قانونی در فیزیک به نام رزونانس وجود دارد که میگوید اگر سربازها روی پلی رژه بروند و ضربه پایشان با فرکانس پل همفاز شود رزونانسی ایجاد شده که این پل تخریب میشود و پلی را که باید با 100 کیلو TNT منفجر کرد، با ایجاد رزونانس میتوان آن را تخریب کرد، البته به شرطی که این رزونانس از حد یک زمان بیشتر شود. این یک مثال واضح از عملکرد این دستگاه است، پس اگر من فرکانس این سلول را داشته باشم و به جای پنج ثانیه یک فرکانس تشخیصی سه دقیقه به آن بتابانم، منفجر میشود.ما در این مرکز بارها این مساله را آزمایش کرده و به جواب رسیدهایم، در همین مورد آخر که آنفلوآنزا در کشور اپیدمی شد، توانستیم جان بسیاری را نجات دهیم.درواقع میتوانیم میکروبها را که 80 درصد از بیماریها را تشکیل میدهند، از بین ببریم.
این طیف فرکانسی که شما به ویروس میدهید روی سلول سالم تاثیرگذار نیست؟
خیر، ما اصلا کاری به فرکانس سلول نداریم و طیفی هم که میتابانیم به سلول ویروسی خواهد بود.
پس این علم دیگر علم پزشکی نیست و دانش فیزیک و مهندسی درگیر آن هستند؟
بله، این دانش پایه فیزیک، الکترونیک و ارتعاشات دارد و اصل حضور و استقرار دفتر تحقیقات ما در دانشکده مهندسی پزشکی برای همین مساله است.
این مدل درمانی شما شاید در برخی موارد بتواند جلوی داروهای شیمیایی را بگیرد، درست است؟
واقعیت این است که ناکارآمد بودن داروهای شیمیایی اثبات شده، کسی که دیابت دارد و 10 سال هم دارو خورده است، چرا هنوز دیابت دارد؟ کسی که 20 سال فشار خون دارد، چرا باز هم این بیماری را دارد؟ دنیا به سمت فیزیک رفته است. در کشور ما اکثر مردم مریض هستند، چرا؟ دیابت در کودکان یکساله ما وجود دارد و جالب اینکه همان نسخهای را برای او تجویز میکنند که برای یک فرد 80 ساله میدهند، خب این نوع درمان اشتباه است، یعنی این بچه که مبتلا به دیابت است تا آخر عمر دیابت خواهد داشت و عمر 80 ساله به 30 سال کاهش خواهد یافت. این فاجعه خاموش را چه کسی جواب میدهد؟
البته فاجعه این نیست، فاجعه 20 سال دیگر رخ میدهد که این فرد دیابتی نمیتواند صاحب فرزند شود، کار کند و فعالیت اجتماعی داشته باشد.
پس حتما در ارتباطات شما با سازمانهای پزشکی مشکلاتی وجود دارد؟
یک نکته بگویم، ما دنبال جایگزین علم پزشکی نیستیم، علم پزشکی خدمات زیادی دارد، ما دنبال تکمیلکننده علم پزشکی هستیم. این سامانه میتواند به تکمیل شدن حلقه درمان کمک کند. وقتی فرکانس سلولی هست و آسیبی هم ندارد میتوان از آن استفاده کرد و هیچ تداخلی با درمانهای دارویی ندارد.ما نمیگوییم داروهای شیمیایی نخورید، چون میدانیم اگر کسی که فشار خون دارد یک روز داروهای خود را نخورد چه مشکلی برایش به وجود میآید. منتها میگوییم فردی که به بیماری مبتلا شده باید در همان مراحل اول پیشگیری کند.
بیشتر درباره این دستگاه صحبت کنید؟
ما عادت کردهایم در بیمارستانها تجهیزات عظیم و بزرگ مشاهده کنیم و سادگی و کوچکی این دستگاه شاید معمولی نباشد. این دستگاه تمام بدن را تبدیل به مغناطیس میکند. این دستگاه از روسیه آمده و تحتنظر دانشگاه امیرکبیر بهعنوان کار تحقیقاتی از آن استفاده میشود. در تلاش هستیم این دستگاه را بومیسازی کنیم و بهزودی رونمایی میشود.در واقع ما وارد درمان نمیشویم بلکه جایی را که سیستمهای پزشکی ما ناکارآمد است، تکمیل میکنیم. روش ما بهطور کلی تکمیلی است و جایگزینی نیست. ما حتی از کلمه درمان برای این کار تحقیقاتی استفاده نمیکنیم و عبارت سلامت را به کار میبریم. ما در زمینه پیشگیری میتوانیم کمک کنیم. مثلا آزمایش فردی نشان از سالم بودن کبد او دارد و دستگاهها هیچ علائمی از بیماری نشان نمیدهند، اگر با دستگاه ما اندکی تغییر در فرکانس کبد مشاهده شود میتوانیم به او هشدار دهیم که طی چند سال آینده مثلا دچار کبد چرب خواهد شد یا نه.
استانداردهای این دستگاه کسب شده است؟
این دستگاه مجوزهای اروپا و روسیه را دارد و مجوز از روسیه نشان از استانداردهای بسیار بالاست. در ایران نیز از سازمان غذا و دارو این مجوز را گرفتهایم و این دستگاه آسیبی به بدن نمیزند و فرکانسها تنها باعث درمان بیماریها میشوند.
این دستگاه همانند پرتودرمانی عمل میکند؟
اینگونه نیست، فرکانس سلول را داریم و با آمپر و ولتاژ بسیار پایین عمل میکنیم. اصلا درد و سوزش ندارد و کاملا روشی غیرتهاجمی است که هیچ آسیبی به بدن نمیرساند. طرز استفاده آن نیز بسیار ساده است. در سال 1392 در شبکه اول سیما عملکرد این دستگاه را نشان دادیم.
این محصول چه زمانی تجاریسازی میشود؟
شاید هیچوقت. به این دلیل که مافیای دارو اجازه چنین کاری را نمیدهند و مهم هم نیست؛ چراکه بالاخره زمانی میرسد که بیماری به حدی در کشور زیاد میشود که یک بیمارستان به جای پنجهزار نفر مجبور خواهد شد به 30هزار نفر خدماتدهی کند، آن زمان شاید ما را ببینند و سازمان غذا و دارو و وزارت بهداشت علیرغم اینکه این مرکز را میشناسند و میدانند در این مرکز کارهای تحقیقاتی انجام میشود، به ما نیز توجه کنند.
تا الان هیچ کمک مالیای به ما نشده و هر کاری که انجام دادهایم، توسط خودمان بوده است. باید به این مساله نیز اشاره کنم که این دانش مراحل تحقیقاتی خود را 60 سال پیش گذرانده و زمانی که دانشی را برای یک فضانورد مورداستفاده قرار میدهند مطمئن باشید هزاران بار بیشتر از یک اتفاق معمولی آن را سنجیدهاند اما در کشور ما فعلا مراحل استاندارد این است که باید مراکز تحقیقاتی فعالیتهایی را انجام دهند و ما نیز درحال طی کردن این مسیر هستیم.
تا الان چه تعداد بیمار توسط این دستگاه درمان شدهاند؟
کسانی که به این مرکز میآیند معمولا از همهجا رانده هستند و میگویند دکترها آنها را جواب کردهاند. ما به آنها میگوییم که قضیه چیست. آنها نیز در نظرات و تغییر سبک زندگیای که بهشان میدهیم، مختارند و حتی کاری به این نداریم که کدام دارو را مصرف میکنند و چون این افراد از درمانهای دارویی نتیجه نگرفتهاند، روش ما را میپذیرند.یکی از مقاومتهای جدی سازمان غذا و دارو این است که مجوز رسمی استفاده از این دستگاه و دانش را به ما نمیدهد و دلیلش هم این است که میگوید این دستگاه استاندارد آمریکا را ندارد. من در ایران تحصیل نکردهام و برایم عجیب است درباره این مسائل استانداردهای آمریکا را ملاک قرار میدهیم. این درحالی است که ما این دستگاه را در سازمان سنجش کشور تست کردهایم و عدد فرکانسها، آمپرها و ولتاژ آن مشخص است. همچنین نامه رسمی داریم که استفاده از این دستگاه ضرری برای انسان ندارد اما چون استاندارد آمریکا را ندارد، نمیتوانیم مجوز بگیریم.نگین زهرا، دختربچه نابینایی بود که پیش ما آمد. به مادر این دختر گفته بودند فرزندش نابیناست و البته حرفشان نیز درست بود، چراکه براساس علم پزشکی این دختر دچار کوریمادرزاد بود. بعد از آزمایشهایی که انجام دادیم متوجه شدیم در شبکیه چشم دختر ویروسی وجود دارد. ما آن ویروس را از بین بردیم و به مرور با رشد او بیناییاش نیز به دست آمد. مادر او تصور میکرد معجزه صورت گرفته اما من میگویم تنها یک کار علمی انجام دادهایم.
کمی درباره هزینههای درمان توسط این دستگاه صحبت کنید.
ما بابت تست هر سیستم 85هزار تومان دریافت میکنیم. کل بدن انسان 12 تا 14 سیستم دارد. چون از نتایج به دست آمده میخواهیم برای کسب مجوزها استفاده کنیم، این کار را انجام میدهیم.
شما در دانشگاه نیز تدریس میکنید؟
بله. چون دیگر توان کارهای اداری را ندارم ترجیح میدهم در اتاقم بنشینم و کارهایی مانند تدریس را دنبال کنم. متاسفانه ارزش این کار در ایران پنهان مانده و شخصا از همان زمان بازگشتم به ایران میدانستم که وضعیت به این شکل ادامه پیدا میکند؛ چراکه ایران کشور جهان سومی است و جهانسومیها عادت دارند دستاوردهای خود را نبینند. بنده در همین دانشگاه -که پنج سال است در آن آزمایشگاه تاسیس کردهام- نتوانستهام عضو هیاتعلمی شوم، اما استادتمامی را به من دادهاند. مهم این است که قطعا زمانی فرامیرسد که ما دانشگاه حکمت خواهیم داشت و حکیم تحویل جامعه خواهیم داد. جالب اینجاست که یک فرد روسی که رئیس سازمان تحقیقات سلامت فضانوردان است ابوعلیسینا را رهبر خود میداند اما ما در ایران به آموزههای پزشکی این فرد اهمیتی نمیدهیم.
پیش از اینکه به روسیه بروید، چه فعالیتی داشتید؟
هیچ. در سال 1367 با پایان یافتن جنگ ایران و عراق یکی از دوستان به من گفت برای تحصیل به شوروی برویم و درنهایت بعد از انجام کارهای پذیرش در یکی از دانشگاههای این کشور در 6 آذر همان سال و با هزاردلار -در حالی که پذیرش پزشکی در یکی از دانشگاههای شوروی را داشتم- به این کشور رفتم. البته در آنجا نیز به خاطر مشکلات مالی دورانی را به صورت شبانه درس میخواندم و حتی یک مقطع ترکتحصیل کردم اما مهم این است که وقتی انسان به جایی میرسد، از کارش لذت ببرد و خوشحالم از اینکه پزشکی را ادامه ندادم، چراکه دیدگاه پزشکان بسیار متفاوت است، البته الان هم اطلاعات پزشکی دارم ولی تحصیل در رشته فیزیک و روانشناسی باعث شد نگاهم به طور کامل عوض شود.
نسبت ایده شما با بیوشیمی چیست؟
حرف ما این است که بدن انسان الکترومغناطیسی است و این حرف اصلا غیرعلمی نیست، در حالی که تا الان به بدن به شکل یک ماشین پروتئینی و بیوشیمی نگاه میکردیم اما ما میگوییم به آن از دید الکترومغناطیسی هم نگاه کنید. چه اشکالی دارد فردی که پزشکی میخواند از دید الکترومغناطیسی نیز به بدن انسان نگاه کند؟ اگر بدن تنها بیوشیمی بود چرا نتایج آن را نمیبینیم و شاهد هستیم بسیاری از درمانها موفق نیست.در کشور ما تاثیرات مغناطیسی کرات به شکل تمسخرآمیزی به قمر در عقرب تعبیر میشوند، درحالی که اروپاییان در این زمینه رشته دانشگاهی دارند. به زبان ساده اگر ماه میتواند 300 متر آب اقیانوس را به شکل جزر و مد عقب و جلو کند، قطعا در آبهای بدن نیز تاثیرات عمیقی دارد. از بیان این مطلب نیز اصلا خجالت نمیکشم، چراکه به صورت علمی تاثیرات کره روی حوزههای مغناطیسی بدن انسان ثابت شده است. حتی براساس تحقیقات ثابت شده زمانی که ماه کامل است، جنایتهای بیشتری رخ میدهد. زمانی که تاثیرات مغناطیسی خورشید افزایش یابد، فشار خون و سکته نیز در انسانها بیشتر میشود. چه اشکالی دارد پزشک بداند بهترین زمان برای عمل بیمارش کی هست؟
الان رشتهای در این زمینه نداریم؟
خیر. امیدوارم بتوانیم رشته میانرشتهای داشته باشیم و حکیم تحویل جامعه دهیم. در اصل در این رشته انسانهایی که عملیاتی بوده و آگاه هستند و میتوانند به ارتقای سلامت مردم کمک کنند، تحصیل خواهند کرد. ما در زمینه تولید علم بسیار توانمند هستیم و مغزهای ایرانی در آمریکا رفرنسهای علمی تولید میکنند اما ما متاسفانه خودمان را باور نداریم.
کتابی نیز نوشتهاید؟
دو کتاب نوشتهام اما هنوز منتشر نشده است.
نیروهای نظامی در مرز دانش حرکت میکنند و قطعا آنها میتوانند علوم نوپا را بهتر درک کنند، پیشنهاداتی از سوی ارگانهای نظامی کشور برای استفاده از این دستگاه داشتهاید؟
همیشه اینگونه بوده که تکنولوژیهای «هایتک» از بخشهای نظامی سر در میآورند. باید بگویم خوشبختانه نظر بخش نظامی کشور ما به این قضیه جلب شده و در این بخش یکسری اقدامات نیز در این حوزه انجام گرفته و در حال انجام است که امیدوارم در این حوزه بتوانند به دسترسیهای کاملی از لحاظ دانشی برسند، چراکه بخشی از وظایف پدافند غیرعامل نیز استفاده از ارتعاشات مغناطیسی است و قطعا این ارتعاشات هم مفید و هم غیرمفید بوده و در اصل دانشی است که اصلا قرار نبود ایرانیها به آن دسترسی داشته باشند، اما خوشبختانه در این حوزه در کشور به خوبی جلو میرویم و امیدوارم مقاومتهای اشتباه برخی مراکزی که مجوزهای لازم را صادر نمیکنند هم تغییر یافته و درنهایت شاهد صدور مجوز استفاده از این دستگاه باشیم. قطعا قرار نیست با بهکارگیری این دستگاه، شاهد حذف بخشهای دیگر حوزه پزشکی باشیم و نه بخش آزمایشگاهی و نه فروش دارو با استفاده از این دستگاه، از بین نمیرود و همانطور که وجود آنها لازم است وجود این دستگاه نیز لازم است و به پزشک کمک میکند در انتخاب داروها بهتر عمل کند.
* نویسنده: محمدرضا حیاتی، دبیرگروه دانشگاه/ عکاس: وحید سرابی